سفارش تبلیغ
صبا ویژن

من بنویسم یا تو؟
موقع نمازم که می شد، فرشته ی چپ و راست ،
عزا می گرفتند که چه کنند؛
« إیاک نعبد »
را جزء حرفهای خوبم بنویسند یا جزء دروغهایم ...




تاریخ : جمعه 93/6/14 | 4:0 صبح | نویسنده : عشق الهی | نظر

عرض سلام و ادب
ایندفعه میخواهم بگویم...
چشمانت را باز کن! شرایط اصلا برای حواس پرتی مناسب نیست! اگر تا به حال در خیابان چشمت به یک روشندل گران قدر افتاده و برایش دل سوزانده ای باید عرض کنم کور خوانده ای که چه بسا ایشان خیلی بهتر از بنده و شما ببیند! هرکس چشم و چالش تیرو تار بود که کور نیست! کور کسی است که میبیند از تمام وجودش عیب میریزد و بازهم در توهمات خودش در مقابل آینه قربان صدقه قدو بالایش میرود!یا اتوبان را ول میکند و میزند به جاده خاکی و آخر کار سر از ته دره در می آورد!
مواظب خودت باش! این که آدم وسط جاده زندگی کورمال بازی اش عود کند اصلا به صلاح نیست! اینطور وقت ها همه دنیا هم بگویند ماست سفید است میگوید سیاه است و کوتاه هم نمی آید.آخرش هم نا غافل به تیر غیب مبتلا میشود.
اما چکار باید کرد با این بگیر نگیرهای عقل آدمی؟اطمینان به یک آدم همه چیز دان با فهم در این زمینه توصیه میشود.یک همچین آدمی را پیدا کن و خودت را عقل کل ندان! بعد که پیدا کردی دل بده به حرف هایش تا ته خط برو!
حتم دارم سر به راه میشوی! حالا این آدم حسابی میتواند پیامبر باشد یا امام.اما حالا که نیستند دل دل نکن! برو سراغ اهل علم و معتبر ترینشان را پیدا کن وآرام آرام پشت سرش برو تا برسی.
خدا به همراهت
یاعلی




تاریخ : پنج شنبه 93/6/13 | 3:0 صبح | نویسنده : عشق الهی | نظر

سلام علیکم ورحمه الله
اومدم از یه روز پر برکت براتون بنویسم
بله...منظورم دیروز هست...
جاتون خالی دیروز  از طرف بسیج به عنوان مربی طرح صالحین بردنمون شهر مقدس قم! راستش اولش که بهم گفتن گفتم که فکر نکنم بتونم همراهتون بیام ولی طوری وقتم باز شد که خودم موندم! از اونجایی که قسمت باشه!
دیگه اولین جایی که رفتیم منزل عالم بزرگوار آیت الله شاه آبادی(نمیدونم پسریا نوه ی استاده حضرت امام) بود.از بیانات ایشون فیض بردیم. چیزی که خیلی بهمون سفارش کردن این بود که امر به معروف ونهی از منکر کنیم وجالب این بود که فرمودند امر به معروف هیچ شرطی ندارد! ایشون میفرمودند حتی به خودتون امر به معروف کنید مثلا بگید فلان کار را انجام بده فلان کار را انجام نده!
مثلا به خودت بگو....چشمت را از نامحرم حفظ کن! فحاشی نکن! و.... چون تند تند گفتن بقیشو نرسیدم بنویسم
در ادامه صحبتشون فرمودند اگر این کار امر به معروف (چه در جامعه چه به خودمان) را کنار بگذاریم ان عذاب لعلیم! عذاب دردناکی رو در پیش داره!
ایشون اشاره کردن به بحث حجاب...فرمودند حجاب فرهنگ سازی شدست(از زمان امامان پیشین)! دنبال این نباشید که فرهنگ سازیش کنید! اگر فرهنگ سازی نشده بود زمان رضاشاه همه بی حجاب می شدند.
امر به معروف ربطی به بسیجی و طلبه نداره...وظیفه همه مسلمانان هست.
مثلا شما اگر کسی باشه نماز میخونی کسی نباشه نمیخونی؟؟؟ امر به معروف هم همینه!
پس چی شد؟ نگفته ... یا ایهاالروحانی انت آمر بالمعروف! حواست باشه!(اینو از خودم گفتم ایشون نفرمودند!ولی منظورشون همین بود)
مؤدب
دیگه چی فرمودن!؟؟؟
آهان...فرمودند که ما اگه ایمان داشته باشیم خدا فتح باب برایمان می کند.
دیگه ما هم که همیشه دنبال یک نصیحت هستیم تا لحظه آخر ایستادیم و دوستمون گفت برامون یه نصیحت بنویسید ایشون هم فرمودند بر هر مسلمان مومن و مومنه لازم است که بداند اتیان واجبات و ترک محرمات!دقیقا حرف همیشگی حاج آقا خوشوقت رحمه الله علیه... کلا اون زمانی که در کنار ایشون بودیم من در حال و هوای حاج آقا خوشوقت بودم! یادشون به خیر :(
یه چیز دیگه هم فرمودند اونم این بود که دلمان برای خودمان بسوزد! خیلی حرف بودهااا...در ظاهر شاید ساده ولی معنای عمیقی دارد!
کلا این دوروز پشت سرمون با برکت بود پریروز هم محضر امام جمعه شهرری آیت الله شاهچراغی رسیدیم ایشون هم به یه خاطره از امام مهمانمان کردند که ان شالله در یک فرصت مناسب خدمتتون عرض خواهم کرد.
دیگه بعد از منزل آیت الله شاه آبادی رفتیم بیت امام خمینی بعد هم رفتیم حرم حضرت معصومه ناهار هم مهمون حضرت بودیم و ناهار حضرتی نصیبمون شد.
بعد هم رفتیم بیت نور(محل عبادت(محراب) حضرت معصومه) و بعد هم 42 تا امام زاده رو زیارت کردیم!(چهل اختران و پسر امام جوادو برادرشونو) ...بعد هم جمکران و بعد هم راهی تهران شدیم!
ولی انصافا برکت وقت داشتیم!
باید فکر کرد ما هروقت با موسسات میریم شهر قم یه حرم میریم یه جمکران بازم وقت کم میاریم ولی دیروز انصافا شاهکار بود!
اینارونوشتم که بدونید شهر قم
علاوه بر مضجع شریف حضرت معصومه باز هم جاهای زیارتی داره که من خودم بعد 25 سال توفیق زیارتشو داشتمتبسم شما اگه خواستید بچه هاتونو ببرید اردو خوبه که به اینجاها هم سر بزنید و یه اردوی خاطره انگیز برای بچه هاتون فراهم کنید.چشمک
رفتید فراموش نکنید که برای ماهم دعا کنید
سفر خوبی رو براتون آرزومندم
در پناه حق باشید...یاعلی




تاریخ : چهارشنبه 93/6/12 | 7:11 عصر | نویسنده : عشق الهی | نظر

سلام خدمت شما خوانندگان گرامی
امروز میخوایم فال ماه تولدتون رو خدمتتون تقدیم کنیم .
یه بزرگواری آدرس وبلاگشون رو دادند ما هم داشتیم نگاه میکردیم که به این پست برخوردیم .
ازشون اجازه گرفتیم که این رو کپی کنیم البته من این فال رو قبلا در سایتهای دیگه خونده بودم ولی دیگه چون از وبلاگ ایشون میخواستیم برداریم اجازشم گرفتیم!
حلاله حلاله! بخونیدشجالب بود
راستش من خودم برای سر گرمی میخونم ولی نمیدونم چرا بعضا و گاهی اکثرش درست در میاد...پوزخند
حالا جهت تفریح و سر گرمی بدک نیست یه نگاهی بندازید شاید برای شما هم درست درومد!
امیدوارم خوشتون بیاد...

رازهای رفتاری متولد فروردین
در کارهای خصوصی متولدین فروردین ماه دخالت نکنید ، متولدین فروردین ماه به دنبال ارضای خواسته‌ها وتوقعات خود هستند و در این زمینه، بسیار خودمحور و خودبین به شمار می‌آیند.

هرگز نگذارید متولدین فروردین ماه به راحتی دل شما را به دست آورند وگرنه به همان آسانی نیز شما را از دست خواهند داد و تا ابد فراموش‌تان میکنند.

آنها به سمت افرادی جذب میشوند که شخصیتی مستقل و آزاده از خود بروز دهند و هر روز برای آنها به منزله آغازی جدید است، پس خودتان را آماده مواجهه با هر واکنش غیرمنتظره از سوی آنها کنید.

در مقابل آنها، سربلند و مغرور ظاهر شوید و همیشه آنها را تحسین کنید و به وجودشان افتخار نمایید.

هرگز مزاحم آنها نشوید و در کارهای خصوصیشان دخالت نکنید و آنها را مورد انتقاد قرار ندهید ؛ دوستانشان را بپذیرید و از آنها خرده نگیرید.

هرگز از متولد فروردین ماه پول قرض نگیرید و اگر به درخواست‌های آنها، پاسخ منفی دهید، باید منتظر مشاهده واکنش‌هایی بسیار تند و غیرمنطقی از سوی آنها باشید . ادامه مطلب...


تاریخ : یکشنبه 93/6/9 | 3:0 صبح | نویسنده : عشق الهی | نظر

عرض سلام مجدد
دیگه دارم تند تند به روز میکنم که جبران قبلیها بشه...
راستش خودم عذاب وجدان گرفتم که تشریف میاوردید و بدون پذیرایی(مطلب جدید)میرفتید.
دیگه جبران کردن و برا همین وقتها گذاشتن دیگه!
دیگه بریم سراغ متنمون
بزرگواران دقت کردید که در شب و روز جمعه از لحظه غروب آفتاب پنج شنبه تا آخر روز جمعه پر از خیر و فضیلت و خوبی هست؟
هر ساعت اون با یک دعا میتونه زیباتر بشه و وقتی به لحظات آخر این روز مبارک نزدیک میشیم دعای سمات خییلی به دل میشینه!
یعنی یک حسن ختام عالی است!

آن جایی که خدا را به اسم اعظمش قسم میدهد..همان اسمی که هروقت به زبان بیاوری همه درهای آسمان باز میشود! درهای زمینی هم که به جای خود!
دعای سمات برایت از زمین و آسمان ...از رسولان قبلی...از زیبایی ها و عجایب خلقت می گوید. به تو میگوید بزرگتر از شنبه ای که قرار است بیاید ببین!
بزرگتر از خانه و کلاس و درس و محل کار ببین!
بزرگتر از آدم های نصفه و نیمه دورو بر ببین!

خــــــــــــــــــــــــــــــدا را ببیــــــــــــــــن با همه بزررگیــــــــــــــــــــــش!
رسولان راستگویش را ببین!
آسمان و دریا راببین!
عظمت کوه را در مقابل چشمانت ببین به عظمت من در جهان هستی پی ببر!
حواست باشد فردا که آمد چه کسی را صدا میزنی؟
حواست باشد هرچه دیشب و امروز زحمت میکشی فردا بایک دروغ یا فکر بد بر باد نرود.
یادت باشد فقط خدا را با همه اسم هایش با اسم اعظمش صدا بزنی...
فقط خدا را ببین و دیگران رو هم مخلوقی از جانب خدا که برخی هاشون وسیله ای هستن برای رسیدن تو به خدا!
وبرخی هاشون...!
حواست باشد چه میکنی؟ برای که؟ مقصد کجاست؟
برای بنده هم دعا بفرمایید که مسیر رو پیدا کرده وسپس گم نکنیم..
ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا وهب لنا من لدنک رحمه انک لا یخلف المیعاد




تاریخ : جمعه 93/6/7 | 8:17 صبح | نویسنده : عشق الهی | نظر

سلام خدمت شما بزرگواران
این داستان رو هم به مناسبت این ایام خدمت شما تقدیم!
مختصرو مفید...مثل همیشه!
تبسم

مقام علمی حضرت معصومه    

حضرت معصومه از جمله بانوان گرانقدر و والا مقام جهان تشیع است و مقام علمی بلندی دارد. نقل شده که روزی جمعی از شیعیان، به قصد دیدار حضرت موسی بن جعفر و پرسیدن پرسش هایی از ایشان، به مدینه منوره مشرف شدند. چون امام کاظم در مسافرت بود، پرسش های خود را به حضرت معصومه که در آن هنگام کودکی خردسال بیش نبود، تحویل دادند. فردای آن روز برای بار دیگر به منزل امام رفتند، ولی هنوز ایشان از سفر برنگشته بود. پس به ناچار، پرسش های خود را باز خواستند تا در مسافرت بعدی به خدمت امام برسند، غافل از این که حضرت معصومه جواب پرسش ها را نگاشته است. وقتی پاسخ ها را ملاحظه کردند، بسیار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاری فراوان، شهر مدینه را ترک گفتند. از قضای روزگار در بین راه با امام موسی بن جعفر مواجه شده، ماجرای خویش را باز گفتند. وقتی امام پاسخ پرسش ها را مطالعه کردند، سه بار فرمود: پدرش فدایش.
(حضرت معصومه فاطمه دوم، محمدی اشتهاری ص166)

عشق الهی نوشت1:خدایا زدنی علما والحقنی من الصالحین
عشق الهی نوشت2: خدایا بقیه دعامونم خودت میدونی دیگه جلو ملت به زبان نمیارممؤدب
عشق الهی نوشت3:خدایا دعای خوانندگان این وبلاگ رو هم مستجاب بفرما.همونی که تو میدونی و من نمیدونمتبسم




تاریخ : جمعه 93/6/7 | 7:30 صبح | نویسنده : عشق الهی | نظر

سلام خدمت شما بزرگواران
شرمنده که این پست رو خیلی سریع دارم میزارم...
راستش دیروز تا شب بیرون بودم خب مسلما وقت نشد الانم ساعت 7و30 جلسه دارم ولی واقعا دلم نیومد که به روز نکنم.
فقط به این سوال که چرا حضرت معصومه ازدواج نکردند رو خدمتتون عرض میکنم و از خدمتتون مرخص میشم.
در این که حضرت معصومه(س) ازدواج نکرده اتفاق نظر هست و در مورد علت عدم ازدواج ایشان نظریات مختلفی گفته شده است:


1.در تاریخ یعقوبی آمده است که حضرت موسی بن جعفر(ع) وصیت کرده بود که دخترانش شوهر نکنند و برای همین هیچیک از دختران آن حضرت شوهر نکردند جز یکی از دخترانش به نام ام سلمه که در مصر به همسری قاسم بن محمد بن جعفر بن محمد در آمد و به خاطر این ازدواج مسایلی پیش آمده و قاسم قسم خورد که منظور او از ازدواج با او این بود که به او محرم شود و او را حج ببرد. [1]
لکن این نظریه را نمی توان به این آسانی پذیرفت چون در اصول کافی آمده است که حضرت امام موسی بن جعفر (ع) کار شوهر کردن و شوهر دادن دخترانش را به پسرش حضرت امام رضا واگذار کرد و فرمود : اگر علی خواست آنان را شوهر می دهد و اگر نخواست شوهر نمی دهد.
و جز پسرم علی هیچکس حق ندارد دخترانم را شوهر بدهد . نه برادران دیگرشان، نه عموهایشان و نه سلطان وقت هیچکدام حق ندارند در امر ازدواج دخترانم دخالت کنند.[2]
بر اساس این روایت، نمی توان گفت که امام موسی بن جعفر(ع) وصیت به عدم ازدواج نکرده بلکه وصیت کرده که امر ازدواج دخترانش به امام رضا (ع) مربوط است و دیگران حق دخالت ندارند.

[1] - تاریخ یعقوبی، یعقوبی، بیروت : دار صادر، بی تا ، ج 2 ، ص 415 .

[2] - عیون اخبار، صدوق، قم : دارالعالم ( جهان )، 1378 قمری، ج 1 ،ص 33 .بحار الانوار، ج 48 ص 276 و ج 49 ص 224 ؛ الکافی، طهران: دارالکتب الاسلامیه، 1365ش ، ج1 ،ص 317 .

عشق الهی نوشت 1: خب اینم از این! خداروشکر که امروزمون با برکت نام حضرت آغاز میشه
عشق الهی نوشت2: آقا ما خیلی دیرمون شد! یادتون نره مارو تو این روز عزیز دعا کنیدهاااا
عشق الهی نوشت 3: راستی روز دختر خانم های گل هم مبارک...عید بقیه هم تبریک!مؤدب
بقیه تغییرها وقتی برگشتم...
فعلا یاعلی




تاریخ : پنج شنبه 93/6/6 | 7:5 صبح | نویسنده : عشق الهی | نظر

 

 




تاریخ : پنج شنبه 93/6/6 | 3:0 صبح | نویسنده : عشق الهی | نظر

سلام سلام سلام
یه عذرخواهی شدید خدمت همه شما خوانندگان عزیز!
یه تشکر شدید تر خدمت همه اونهایی که با وجود اینکه وبلاگ به روز نبود اومدن وبلاگ رو شخم زدن و همه مطالبش رو یه برانداز کردن!
شرمنده اخلاق اسلامی همه شما هستم یه چند وقت سرم خیلی شلوغ شد و از چیزی که همه رو منع میکردم(یعنی همون خاک خوردن وبلاگ) سرم اومد!
ولی بازم به مرام شما!
خب... برم سر چند تا ای کاش ؟!
چندتا جمله دارم که خیلی خودم ازشون خوشم میاد مینویسم اینجا شاید به درد شما هم خورد...


ای کاش من چند نفر بودم تا میتونستم همه مسئولیتهای پیشنهاد شده رو قبول کنم و کسی از بابت اینکه بگم وقت ندارم از من ناراحت نمیشد...که شاید قدمی به سمت جلو حرکت میکردیمشرمنده
ای کاش آدم ها شخصیت منو با رفتارم اشتباه نمیگرفتن!و اینو درک میکردن که شخصیت من اینیه که هستم و رفتار  من بستگی به این داره که تو کی باشی؟
ای کاش آدم ها بدونن که اول صمیمی شدن دو نامحرم صحیح نیست! ثانیا با صمیمی شدن هیچ نامحرمی محرم نمیشود!حالا چرا خودشونو زدن به اون راه نمیدونم!
ای کاش همه بدونن که در محیط های چت و واتس آپ و وایبر و لاین و هر نرم افزار مجازیه دیگه به جز 2 نفری که دارن چت میکنن خدا و پیامبر و ملائکه و زمین هم شاهد اعمالشون هست...حالا امام زمان و نگفتم که کمتر خجالت بکشی!
ای کاش خدا اندکی نفهمی به ما عطا میکرد که راحت زندگی کنیم! مردیم از بس که فهمیدیم و به روی خودمان نیاوردیم!
ای کاش همیشه آدم ها قبل از این که کاری انجام بدن به عاقبتش فکر میکردن و به خاطر گرفتن حقوق خوب خیلی از ارزش ها رو زیر پا نمیذاشتن!
ای کاش آدم ها همون قدر که از ارتفاع میترسیدند همون قدر هم از پستی هراس داشتند...
ای کاش به جای حجاب...حیا اجباری بود که با این یکی آن یکی هم پیدا میشد! واین را بفهمیم حیا را که اگر نفهمی چادر سیاه هم تو را محجبه نخواهد کرد!(البته این مختص فقط خانم ها نبود...آقایون یه جور دیگه بخوننش لطفا)
ای کاش برخی میفهمیدند که با نفرستادن سیگنال هم میشود زندگی آرامی داشت!
ای کاش برخی آقایون که انقدر به ال سی دی و گوشی و تبلتشون براشون مهمه یک صدمه این....به حجاب همسرشون اهمیت میدادن که اینقدر حریم شخصیشون خش بر نداره!
ای کاش همه  اون طوری که دوست دارن یک  نامحرم با محرمشون(حالا یا خواهر یا همسر یا مادر!یا...(برادر و پدرو همسر) ...)برخورد داشته باشه با نامحرمان اطرافشون همونطور رفتار میکردند که اگه این میشد دنیا گلستان میشد!
ای کاش همه میدونستند که از هر دستی بدی از همون دست هم خواهی گرفت!

ای کاش آقا زودتر ظهور کنن گریه‌آور
و.... و.... و....
بازهم ممنون از همراهی شما بزرگواران
اگه شما هم (ای کاش) تو ذهنتون دارید خوشحال میشیم کامنت بزارید...
مثل همیشه محتاج دعای خیرتان هستم
مستدام باشید ان شالله




تاریخ : جمعه 93/5/24 | 5:40 عصر | نویسنده : عشق الهی | نظر

 




تاریخ : جمعه 93/5/17 | 12:12 صبح | نویسنده : عشق الهی | نظر

  • paper | کورالین | آریس باکس